پرچنان:یکی از غم انگیز ترین صعود های خود را داشتم( خلنو) دلم در هوای کشته شده گشت ارشاد مهسا امینی بود و غمین. من هنوز نمیفهمم با چه حکمی ناموس مردم را مردان پلیس می دزند و میبرند. حکومتی که خون شهدا را در دفاع از ناموس تعریف بندی میکند. اینگونه در روز روشن ناموس مردم را از دست عزیزان و محرمانشان میدزدد و معلوم نیست زنده برگرداند.و شاید تنها شعر باشد که بدان بتوانم پناه ببرم.تبسم هر کودکی مرا یاد تو میاندازد. وقتی کودکی میخندد دلم پر میکشد هر کجا که تو هستی. هر کجا که تو باشی، دورِ دور. معراج گونه ای به تو میرسم و در تو میمانم. و زنده باد لبخند که زیبایی است بی انتها.زیبایی، چیزی چون سیب سرخ است، غلطان در چشمه های گوارا چشمه های پاک، چشمه های زلال و تو ای سیب زیبا له شدی در زیر پای زشت خویان زشت سیرت بد سگال به یاد مهسا امینیویترین خاطرات مامان بزرگ. بچه ها و نوه هایی که بزرگ شدند.این جهان باد است باد حتی خاطرات آن را هم باد خواهد برد.انگار که از مشت قفس رستی و رفتییکباره به روی همه در بستی و رفتیهر لحظهی همراهی ما خاطره ای بوداما تو به یک خاطره پیوستی و رفتینفرین به وفاداریات ای دوست که با منپیمان سر پیمان شکنی بستی و رفتیچون خاطرهی غنچهی پرپر شده در باددر حافظهی باغچه ها هستی و رفتیجا ماندن تصویر تو در سینهی من! آه!این آینه را آه که نشکستی و رفتیفاضل نظری بخوانید, ...ادامه مطلب
پرچنان:آخر هفته مجبور شدم، از ماشین برای کارهایم، استفاده کنم. از این که تک سرنشین، بودم، حس نا مطبوعی داشتم. در نهایت، وقتی که بعد از دو روز، سمت منزل میرفتم، اون حس نامطبوع را از دست داده بودم. پشت چراغ قرمز، یکی آمد شیشه ماشین را تمیز کرد و اتفاقا خوشم آمد که چقدر شیشه تمیز شد، انگار زود به نامطب, ...ادامه مطلب