پرچنان

متن مرتبط با «دوچرخه» در سایت پرچنان نوشته شده است

دوچرخه در باران

  • روز بارانی یک خانواده دوچرخه سوار زمانی بود که به تنهایی رکاب زده و دوچرخه وسیله حمل و نقلم در تهران بود. اما اینک سروچمانم نیز به این جرگه وارد شده است و مقصد های خود را بیشتر با دوچرخه اش( گُلبه) طی مسیر می‌کند.دوچرخه سواری نیز می‌تواند سلوکی باشد برای خود و دوچرخه سوار سالک، اگر که در معنای دقیق واژه و نه استعاره ای آن به کار بریم. باری صبحگاهان با چنبر( دوچرخه ام) سر کار رفته و اینک که زمان بازگشت به منزل فرا رسیده باران شدیدی این شهر بزرگ را فرا گرفته است.یادم آید او نیز با چرخش رفته و اینک حیرانیم که چه کنیم؟ خود را به ترافیک عظیم ماشین ها یا خیل بسیار مردم در اتوبوس ها و تاکسی ها و مترو بی افکنیم و‌چرخ ها را در همان مکان گذاشته، یا دل به باران زنیم؟ انتخاب هر دو ما دل به آب زدن است.پوشش بارانی خود را به کمک نایلون ضخیم تر کرده و زیر باران میروم و بیشتر مسیر را در پیاده رو رکابانم. مردم دو دسته اند عده ای بیشتر که از باران در حال فرار و کمتر در آن به آرامی راه می‌روند و لذت میخرند و نصیبشان خنده ای دُرشت بر لب است.میرسم منزل، اما گُلبه او در انباری نیست نکند که... اجازه تکثیر افکار بد نمی‌دهم. خود را زود به درب منزل میرسانم و اجاق را آتش دوانده و کتری روی آن گذاشته و شلغم و لبو های تو یخچال را همه در دیگ انداخته و سپس رفته لباسهای خیسم را عوض میکنم. وقتی که درب منزل را می زند گُل از گُلم می‌شکفد. همانگونه که انتظار داشتم بسیار بشاش و سرحال است با آنکه به خستگی کار و تلاش روزانه اش رکاب زدن زیر باران نیز جمع خورده بود.او شاد بود به این دلیل که از کوچه چراخ روشن خانه را دید زده و ام را روشن یافته است، پس هر آن کس که زودتر رسیده باشد ، او هات چاکلت و لبو و شلغم را حتماً , ...ادامه مطلب

  • دوچرخه بی‌دود

  • خیابان ولیعصر یک ویژگی خاصی دارد که چون شمالی جنوبی است و کوه ها در شمال ناگزیر شیبی به سمت جنوب دارد که مرکز شهر است.این خیابان تا نزدیک میدان ولیعصر درجه شیبش تند است و بعد از آن کم.قبل از ظهور شهردار کنونی، دوچرخه های بی دود در شهر فعال بود. در اوج ترافیک جمعیتی که بی آر تی ها امکان سوار کردن مسافری بیشتر را نداشتند و عملا بعد از ونک مسافری نمی‌توانست سوار شود و حجم عظیمی مسافر هنوز در ایستگاه بودند این دوچرخه ها خروشان می‌شدند و سُر خورده و به پایین می‌رفتند. خود را به مترو جهاد رسانده و امکان رهایی از این بن بست فراهم می‌شد. در این وسط دختران و زنانی نیز بودند که سوار بر این دوچرخه ها شده و روسری های افتاده و گیسوان رقصان در بادشان را خودنمایی می‌کردند. خنده میگرفتم، از این که گشت ارشاد در بالا دست میدان ونک رفتاری آن چندانی دارد و دختران سوار بر دوچرخه این چنین.همان زمان ها بود که با دیدن چنین تصاویری به این نتیجه رسیدم که عمر این دوچرخه ها زیاد نخواهد بود. ایدولوژی حاکم آن را امنیتی ارزیابی خواهد کرد.این روزها که شهرداری و شهردار از لونی دگر شده اند، انبوهی از دوچرخه های بی دود در کناره ورودی به خیابان شوش شرقی و قبل ایستگاه راه آهن زیر آفتاب و برف و باران مشغول پوسیدن هستند. همچون مسافران منتظر بی آرتی، همچون بسیاری از مردمان. شاید خنده دار بنظر رسد اما راه حل نجات کشور از وضعیت فعلی را در ساده انگاری ساده لوحانه ای میبینم. آن هم در دوچرخه!! این که حاکمیت وجود دوچرخه و دوچرخه سوار را با همه فرهنگ حاکم بر آن و فارغ از جنسیت و اقلیت بودن آنان به رسمیت بشناسد. پذیرش این رسمیت یعنی رسیدن به راه حل های جدید. فاصله گرفتن از تفکر قاجاری دوچرخه چیزی چون تخم جن بودن و عبور از , ...ادامه مطلب

  • دوچرخه بازار

  • با سرو‌چمان روز کاری با دوچرخه هامان داخل بازار رفته ایم و کارهای مربوطه را انجام میدهیم. وقتی از بازار خارج می‌شویم رو میکنم به او و میگویم شاید از اولین ها باشیم که بازار تهران در عمر سیصد ساله اش به خود دیده باشد. این که یک زوج ایرانی با دوچرخه در ساعت کاری به بازار رفت و آمد می‌کنند.منزل جدید ما فلت و تا حدودی پر ترافیک است. از این رو بیشتر اهالی موتور دارند. و میدانیم متاسفانه در مملکت ما، موتور مزینی جنسیتی است بدین معنا که تنها آقایان امکان استفاده از آن را دارند و خانم ها دچار محدودیت استفاده از آن هستند. حال که ما امورات روزانه را به کمک دوچرخه انجام میدهیم، سرو‌چمانم می‌تواند از مزیت دوچرخه و عبور سهل از ترافیک همچون مردان موتور سوار بهره ببرد و نسبت به بیشتر زنان محله که از این امکان برخوردار نیستند، امکان بیشتری برای خود فراهم کرده است.محله قبلی ما بعلت شیب های بسیار تندی که داشت، امکان دوچرخه سواری را سخت تر و کمتر کرده بود.اما این‌جا، بسیاری از امور شهر از تلفیق دوچرخه ، پیاده ، مترو، انجام می‌گیرد.نتیجه‌گیری:۱. زنان تهرانی امکان دوچرخه‌سواری بدل از موتور در مسیرهای با شیب کم جهت عبور آسان از ترافیک را جدی بگیرند.۲. در هر موقعیت، شرایط را سنجیده و از نو ارزیابی کرده و با استفاده از امکانات موجود ، به خلق یک موقعیت برنده فکر کنید. برنده آن است که نقاط ضعفش را به نقطه قوت خود تبدیل کند...( از کتاب برندگان و بازندگان نوشته سیدنی جی هریس)۳. لذت خرید روزانه و قرار دادن آن در سبد جلوی دوچرخه، لذت کمی نیست.https://t.me/parrchenan بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دوچرخه

  • یکی از حسن های سفر با دوچرخه وجود توأمان دو عامل اصلی زندگی است. یکی فردیت و دومی جمع یا اجتماع.در سربالایی ها، سختی ها، سرما، گرما تو مسئول خودت و دوچرخه خودت هستی، هر چقدر هم دیگر دوستانت بخواهند کمک رسان باشند در نهایت این تو هستی که رکاب خواهی زد، کسی نمی‌تواند تو را، دوچرخه تو را یدک بکشد و این تا حدودی مبتنی بر واقعیت زندگیست که امروزه آن را کم رنگ میبینم. در جامعه شهری مسیولین انتخاب های خود را کمتر می‌پذیریم. اگر مشکلی پیش آمد تلاش می‌کنیم دوپینگی آن را حل کنیم. به راحتی میتوانیم زیر میز فردیت خود زنیم و از آن شانه خالی کنیم. حال آنکه به واقع اینگونه نیست و اثرات دراز مدت این نوع تفکر بعد ها در زندگی فرد با یک رسوب زیاد، خود را نشان میدهد.اما در سفر دوچرخه ، سفر به تو یادآوری می‌کند که تو در نهایت با دوچرخه ات تنها هستی و خودت از پس رکاب زنی آن بر خواهی آمد اما قسمت جمعی آن اینگونه است که با یک گروه هستی در خوردن، تا حدودی در استراحت کردن، در درست کردن غذا در انتخاب محل و نوع سکونت شبانه. در کمک هایی که از جمع میگیری به جمع می‌بخشی و این اجازه بزرگ شدن کاریکاتور وار فردانیت را به تو نمی‌دهد. اتفاقی که در جامعه امروز گریبان بسیاری از کسان را گرفته است.https://t.me/parrchenan بخوانید, ...ادامه مطلب

  • برنامه سفر با دوچرخه به سیستان و بلوچستان

  • تو پای به راه در نِه و هیچ مگویخود راه بگویدت که چون باید رفت برنامه سفر با دوچرخه به سیستان و بلوچستان مبدأ : نهبندان مسیر برنامه:نهبندان، خوانشرف، بندان، زابل، زهک، قلعه نو، شهر سوخته، تاسوکی، زاهدان، میرجاوه، سنگان، حاشیه کوه تفتان، خاش، گشت، سراو,بلوچستان ...ادامه مطلب

  • دوچرخه را جدی بگیریم

  • گاهی که مجبور میشم ماشین بردارم و در سطح شهر تردد کنم، معمولا آهسته و با حوصله بیشتری نسبت به سالهای ابتدایی که گواهینامه گرفته بودم، می رانم.مثلا شده که در کوچه باریکی با سرعت قانونی میرانم و در حالیکه انتهای کوچه که به خیابان اصلی می‌رسد، ترافیک اس, ...ادامه مطلب

  • قله توچال

  •    این هفته زدم کوهستان  گفتم تا چشمه گلابدره برم. نم بارانی زد و هوا ملس شد  تا پناهگاه کوکلچال و سپس گردنه و در نهایت پیازچال و قله توچال.  مدتها بود اینگونه با خودم خلوت نکرده بودم.  در راه به این تجربه زندگی فکر می کردم که روز به روز داره به پرانتز پایانیش نزدیک تر میشه.   کوهستان حالم رو خوب میکنه  مثل مواد که حال معتاد رو خوب میکنه.   *** من گاهی شبها میروم خانه دوستان یا اقوامم میخوابم  این هفته رفتم خانه مادر بزرگم که تنهاست .  با هم شام خوردیم و سپس خوابیدم.  با اینکه به فراموشی مبتلا شده و بعضی چیزها یادش نمیاد  اما برق شادی از حضور یک نفر در کنارش,قله توچال,قله توچال کجاست,قله توچال زمستان,قله توچال در زمستان,قله توچال با دوچرخه,قله توچال از دربند,قله توچال ویکی,مختصات قله توچال,اخبار قله توچال,هواشناسی قله توچال ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها