پرچنان

متن مرتبط با «باغ» در سایت پرچنان نوشته شده است

گل باغ آشنایی

  • یک گزارش اورژانسی بهمان اعلام میشود که یک خانواده معتاد به همراه کودک خود کنار خیابان هستند. به محل اعزام میشیم. همین که خانواده را میبینم، مادر کودک را میشناسم، میگم تویی؟ میگه اره مادر فلانی، آمده ام منتظر پسرم هستم. او هم که مرا شناس می بیند، گل خند چهره اش رو می آید، میگه صدات آشناست، میگویم آره موهایم را زده ام. همراه دو مرد و یک زن در سایه درختی نشسته اند‌. میشنیم کنارشان. می‌گوید هنوز ترک نکرده چرا که غزال را جایی ندارد بگذارد. کمپی سراغ دارم که به همراه کودکش می‌تواند آنجا برود. قرار میشود کمک اش کنم. حتی آدرس خانه شان را حدودی یادم مانده. بقیه آن جمع هم، میگویند کمکشان کنم، جو ترک بین,باغ,آشنایی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها