انسان توجیه گر

ساخت وبلاگ
پرچنان:
دو کاسب نزدیک بازار هستند، به شوهر زن، قول داده اند، پس از مرگ او مراقب زنش باشند. اکنون، سالهاست مرد، مرده و پیرزن بواسطه کمک آن دو ، زندگی میکند. هزینه غذا و خورد و خوراک و سیگار و... حتی غذای گربه هایی که دم خور پیرزن هستند را تامین میکنند. اما از وقتی پیرزن زمین گیر شده و آلزایمر های گهگاهی میگیرد و در نتیجه بهداشت خود و خانه بهم ریخته، از ما کمک گرفتند. آدم باصفا را میشود از صدایش، از پشت تلفن حتی، فهم کرد.
*
فکر کنید نام خانوادگی کسی در این شهر، پاییز است. وقتی بخواهد خود را معرفی کند، مثلا در کلاس دانشگاه:
پاییز هستم.
چه کسی هست که عاشقش نشود؟
*
دیروز کلی به این طرح جمع آوری کودکان خیابانی فکر میکردم،که متأسفانه بهزیستی و همکارانم نیز در آن مشارکت دارد. این که در این زمانه، در این فقر عمومی که طبقات زیرین جامعه ، بشدت در آن درگیر هستند، در این بیکاری و بیماری ، بهترین کمک برای این بچه ها و خانواده ها ،چیست؟
این که بگیری ببری اردوگاه، احمقانه ترین است.
اما بهترینش چیست؟
این که شروع به شناسایی سر دسته باندهای گدایی کنی و آنها را دستگیر و مجازات کنی ، نه اینکه این بچه ها را بگیری و ببری اردوگاه کار معقولانه تری به نظر میرسد.
ای کاش پیشینیه پژوهش های این طرح ها را و نظرات علمی صاحبان نظر را در این کار ابتدا میپرسیدند و بعد از آمادگی ذهنی جامعه ، تن به این رفتار میدادند. اما از اینکه میبینم، همکارانم با این طرح مجبور به همکاری و ادامه آن شده اند، تعجب میکنم. بیشترشان ناراضی اما ادامه دهنده. البته توجیه هاتی می آورند. ما که هستیم، مهربان تر دستگیر میشوند.!!!!


@parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : انسان,توجیه, نویسنده : iparchenane بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 15:57