تفنگ دسته نقره

ساخت وبلاگ
پرچنان:
بعضی از خوانندگان پرچنان، نسبت به تفنگ هدیه دادند سوالاتی در ذهنشان پدید آمده بود که سعی میکنم به شیوه خود، پاسخ آن گویم.
بسیاری از خوانندگان که مرا از نزدیک میشناسند، بعید میدانم اگر از آنها پرسیده شود خلق و خوی سهیل چگونه است، پاسخ دهند که عصبی و نا آرام و خشن و عصبی است. البته شاید گاهی در زمان، به چنین هیجاناتی مبتِلا شوم.
یکی از بهترین‌ اسباب بازی های دوران کودکی ام، تفنگ بود، انواع آن را داشتم، بابا برایم میخرید، ترقه ای صدا دار، بی صدا، تابستانها که به حجره بابا در بازار میرفتم، معمولا سری به کوچه عربها و کویتی ها و مغازه های اسباب‌بازی فروشی میزدم و به تفنگ های چیده شده در ویترین ها، نظر می افکندم. یک روز تابستانی بعد از بستن مغازه، بابا دستم را گرفت و از مسیری دگر به سمت خروجی بازار رفتیم، انگاری سمت کویتی ها میرفتیم، بله به آن سمت رفتیم و یک هفت تیر آهنی از همان هایی که تیرهای دوازدهایی ترقه ای به آن میخورد، برایم خرید. تفنگی آنی عین واقعی ها. روی ابرها پرواز میکردم. از آنجا به خانه مادر بزرگم رفتیم، یا بهتره بگم دویدم. همین که وارد خانه شان شدم، مثل کابوی های در فیلم های وسترن پریدم و شروع به تق تق تق تفنگ کردم، خودم را قهرمان داستانهای خیالی ام میدیدم. تا سالهای سال با این تفنگ، آدم های بد داستانهایم را، اهرمن هایی که میشناختم را در میدانهای جنگ خیالی شکست میدادم. بزرگتر که شدم، این خیالات مرا بسوی جنگ و تاریخ و داستانهای تاریخی کشاند به سمت شکست نابرابری های اجتماعی راه نشانم میداد. دشمن های خیالی ام معنایی دگر یافت. فقر. ظلم، بی عدالتی. و در نهایت رسیدیم به امروزم که بزرگترین دعا در حق خودم را این میدانم:
الهی مددکار بمانم.
کودک معنایی که بزرگسال از تفنگ فهم میکند، را برداشتی دگر دارد. کودک با این بازی ها قهرمان داستان های خودش می‌شود. عزت نفس و اراده اش را غنا میبخشد . اشتباه ما بزرگسال ها این است که فکر میکنم، یک وسیله، یک ابزار، یک مفهوم، لزوما همان معنایی را در ذهن کودک میدهد که در ذهن ما. بگذاریم کودکان، خالقان و قهرمانان داستان های خیالی خود باشند. بابا با همین تفنگ ترقه ای ها اجازه داد، قهرمان داستانهایم باشم. وقتی که شنا زورخانه ای می‌رفت و من بر کولش میپریدم و در خیالم در حال رام کردن اسبی قوی بودم، در واقع داشت، بذرهای بیشماری در ذهنم را آبیاری میکرد.

@parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 197 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 10:46