خوبه خوب نیس

ساخت وبلاگ
چند وقت پیش برنامه کاری داشتیم که مجبور بودیم من و برادرم پشت هم باشیم. اگر من اشتباه میکردم او درست میکرد و بل العکس، در هنگامه قرارداد و ابعاد مالی ماجرا، اگر ترسی در دل داشتیم، همین که این فکر را داشتیم که او هم هست و مرور میکند، از ترس مان کاسته میشد.
در آن روزها و آن موقعیت، چیزی فهمیدم. این که این انسان تنهای تنهای تنهای، گاهی می‌تواند ترس خود را از این تنهایی عظیم با داشتن یک دوست عمیق عمیق کم کند. تکیه گاهی داشته باشد برای نفس گیری. با گزینه فرزند آوری موافق نیستم و همچنان آن را امری غیر اخلاقی می دانم. اما با تک فرزندی هم موافق نیستم و آن را امری غیر اخلاقی تر می بینم. این که فردی را تنهای تنها، از اول تا به سن رشد، رها کنی و چون برادر یا خواهری نداشته، کمتر توانایی آن را دارد که بتواند دیگری را در یابد و با او رفیق رفیق رفیق شود. این که در بزنگاه های زندگی باید تنها عمل کند و این ترس دائمی را در وجود خود رسوب شده ببینند. آنگه بهداشت روان اش هر لحظه نازک تر خواهد بود. ضمن اینکه سرمایه گذاری روی تنها یک فرد و فرزند ، آن هم پاره تن آدمی، را معقول نمی بینم. این همه حادثه و مرگ و غیره در جهان هستی وجود دارد و تو با این کار تمام احتمالات را نادیده میگیری و آن گاه که روزگار و هستی، فرزندت را یا به صورت وجودی و جسمی ( مرگ) و یا روان و فکری ( مثلا اعتیاد) ، از تو گرفت، متوجه این داستان میشوی که یکی خوبه، خوب نبوده است.
***
این روزها که احوال سیاست کشور را عده ای به سمت آپارتاید میبرند، احوالم خوب نیست. بدترین حالی که خودم در زندگی تجربه کردم وقتی بود که مقام اول مسابقات شطرنج سازمانی را بدست آوردم و هنگام گرفتن جایزه ام، گفتند که تو شرکتی هستی و نمی‌توانیم به تو جایزه بدهیم. این تصویر ذهنی از عدم آزادی و جنس دوم بودن، بدترین تصویری است که می تواند در ذهن کسی نقش ببندد. و این تصاویر ذهنی هستند که باورها را می‌سازند ‌
ای کاش به اول صفحه کتابهای درسی رجوع میکردند و عکس امامی که زیر درخت سیب نشسته است را می‌دیدند و حرفای آن انقلاب را مرور میکردند. ای کاش...

@parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1396 ساعت: 23:44