کتاب آدمی

ساخت وبلاگ

معرفی کتاب آدمی یک تاریخ نوید بخش

نوشته روتخر برخمان

ترجمه مزدا موحد

حال و هوای کتاب و حتی طرح جلد آن شبیه کتاب انسان خردمند نوح حراری است و در یک نگاه کلان در سه ساحت فلسفی، روانشناسی، جامعه، کتاب را رو به جلو می‌برد.

نویسنده یک هلندی است و نگاه خوش‌بینانه ای به روزگار دارد. طریقه نوشتاری کتاب نیز در خور توجه است. با داستان و قصه کتاب پیش میرود، گمان های توطئه ای را مطرح میکند، قطبی سازی کرده و سپس چون یک کارگاه تلاش می‌کند پاسخ ها را دریابد.

با قطبی سازی هابر_ روسو به معنی تمدن مثبت- تمدن منفی تا انتهای کتاب می ماند و گاهی این و گاهی آن را برجسته میکند.

دو قطبی امنیت آزادی را از دل این دو نگاه فلسفی میتوان بیرون کشید.

خوانش این کتاب برای چند دسته میتواند مفید باشد.

گروه اول

روانشناسان و جامعه شناسان. این که آزمایش های معروف و حجت های روانشناسی را زیر پرسش میبرد و نشان میدهد تا چه مقدار غیر علمی و غرض ورزانه بوده است. این مهم است که از این آزمایش های روانشناسی و جامعه‌شناسی روزنامه نگارانه مرجع عبور کنیم و با سمت های خالی و پوچ آن آشنا شویم. به گمانم برای بسیاری از مردم که در زندگی هر روزه شان یک روانشناس و یک روانشناسی از طریق تلویزیون و رسانه مجازی حضور دارد خوب است که با این مورد آشنا شوند.

و دوم کسانی که خب است این کتاب را بخوانند بسیاری از ماها.

ماهایی که قبل تر ها دین و پاسخ های دینی حجت و قاطعیت ایمانی داشتیم و امروزه انتظار آن را از علم میکشیم. این کتاب نشان می‌دهد پاسخ علمی، امکان ایمان و یقین نمی آفریند. بسیاری از کسان به دنبال جایگزینی از برای دین بودند و آن را در ایمان به علم یافته اند، حال آنکه این ره خطاست. در علم، یقین و ایمان بی معناست و تو در علم فرزند تردید خواهی بود و خواهی ماند. تردیدی نامتناهی، تا چه هنگام ؟ تا هرگاه که آزمایشB آزمایش Aرا زیر پرسش ببرد. این کتاب از این لحاظ خوب است که فلسفه جهان امروز این جهان مدرن را بر تو یاد آوری میکند: تردید

در جهان مدرن گویا دیگر امکان رسیدن به یقین و امنِ ایمانی نداری و اگر این میخواهی در علم نخواهی یافت. این یکی از مهمترین ها بود که از کتاب آموختم.

و میوه این نوع زیستن تردیدانه و نه مومنانه چیست؟

یک جستجو دائم، پرسش بر پرسش و رسیدن پاسخ و دوباره پرسش تا آخرین دم. یک تحرک عجیب و حیرت آور دارد برعکس آن سکونِ امن ایمانی. آن رسیدن به ساحل ایمن است، برعکس این که بودن در اقیانوس متلاطم را مانند است.

اما نکته سومی هم برای شخص من داشت.

من سالها مددکار اجتماعی بودم و رشته کارشناسی ام علوم اجتماعی. به ما سالها یاد داده بودند همدلی یکی از اصول و اساس مددکاری است. اما این کتاب این موضوع را هم مورد تردید قرار می‌دهد و با تغییرات اندکی قانون طلایی اخلاق را بازسازی میکند:

«آنچه بر خود را می‌داری بر دیگران روا مدار!

شاید که سلیقه آنها فرق داشته باشد».

شاید جامعه ما نیاز به تردید جدی در همدلی دارد. مثلا این سخن مومنان که ما مردم را به بهشت ببریم حتی به زور آیا در راستای همدلی یک فرد مومن نسبت به غیر مومنان نیست؟

کتاب توضیحات مهمی پیرامون این واژه دارد. این که این همدلی دو سویه است. سوی دیگر همدلی بی‌رحمی است. اگر من نسبت به یک قربانی هم نژاد، هم وطن، یا هم دین،... خود حس همدلی بگیرم آنگاه احتمالاً نسبت به دشمنی که خون این قربانی را ریخت بیرحم خواهم شد.

این نگرش برای شما هم آشناست ؟

در پایان کتاب نتیجه گیری ده‌گانه واقع بینانه‌ای را ارائه می‌کند. یکی از این موارد را که به گونه ای عجیب به نظر می‌رسد را بیان میکنم تا شما را علاقمند به خواندن این کتاب کنم:

اگر هرگز سرتان کلاه نرفته، شاید باید از خود بپرسید که آیا اساساً رفتارتان دارای اعتماد کافی است یا نه!!

پ. ن

نویسنده هلندی است، شاید نیاز باشد با هلند امروز یک آشنایی یابیم و شاید این خوشبینی نویسنده ناشی از جغرافیای اوست

https://t.me/parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 14:46