عالم درون

ساخت وبلاگ

کتاب عالم درون
 نوشته نیل سوییت
مترجمان شادی حامدی نیلوفر قشنگ ساز

معتقدم برای رهیافت بیشتر و زندگی این جهانی تر و فهم زندگی و زنده بودن ما یک شاه کلید داریم و آن،  شاه کلید، نظریه تکاملی داروین است.
کتاب عالم درون نیز در همین حیطه میچرخد. علمی تر و در عین حال داستان وار و این هنر نویسنده دانشمند آن و صد البته مترجمان چیره دستش است.
 اینکه این کتاب، پیوندی به روزگاری که ستاره بودیم میزند و ما را با تاریخی بسیار کهن خود، آشنا میکند. پس از خوانش این کتاب، یک لیوان آب، یا یک لیوان چای را فقط آب یا چای نخواهیم دید.
یک عنصر دو میلیون ساله که پر از داستان بوده و تا به امروز که به دست من رسیده است، چایم را لذت بخش تر و باشکوه تر میکند.
با خوانش این کتاب و کتابهایی این چنین سه اتفاق برایم می افتد:
یک: تساهل و تسامحی بیشتر به خود میگیرم، رفتارها و کنش های دیگران را برساخته از گذشته ای بسیار دور، بسیار دور، می بینم و به جبرگرایی بیشتری اعتقاد پیدا میکنم. گویی جبر گرایی و تساهل نگری دو سوی یک نگاه هستند
دو: با چیزهایی بسیار ساده، چیزی چون آب، سنگ، صدف، نفس‌کشیدن، اکسیژن و... میتوانم لذت برم، چرا که با تاریخچه آن‌ها آشنا شده ام. اکسیژن این عنصر تازه دست یافته زمین!!

سه: نسبت به محیط زیستم، محیط پیرامونم با هوشیاری و درایت بیشتری نگاه خواهم انداخت. این که تیز بین باشم و آنچه بسیاری ندیدند را ببینم و البته که لذت برم. این که تک تک اتم ها و موادی که در ساختن من، موثر بوده اند، امانتی میلیارد ساله هست که تنها حظی از زمان نصیب من شده و باز در زمان، زندگی خود را ادامه خواهد داد. پس چه جای تفکر اشراف مخلوقات بودن؟

این کتاب یک حسن ویژه هم بر من داشت، وقتی کتاب انسان خردمند را میخوانی، اینگونه متوجه می‌شوی که ناگهان انسانها، دوازده هزارسال قبل انقلاب کشاورزی کردند و اینگونه خود را در حصار و سختی قرار دادند، اما با خوانش این کتاب متوجه جبر جغرافیایی و آب و هوایی که سیزده هزار سال قبل به دلیل تغییر مدار زمین و به طبع آن، اتفاقات بعدی که رخ داد، خواهی شد و این را درک را خواهی کرد که انقلاب کشاورزی، جبری بود که مدار زمین بر انسان تحمیل کرد.

برای زندگی این جهانی و یافتن معنا در همین جهان، خوانش کتابهای تکاملی بسیار لازم است. این که در این عصر و این روزگار به این باور ساده ولی سخت در جامعه ما، برسیم که، اجداد ما ماهی بودند و ما از دل ستارگانیم و نه آدم و هوا، اتفاقات شگرف اجتماعی، حقوقی، اخلاقی را رغم خواهد زد.


@parrchenan

کتاب برگ اضافی
نوشته منصور ضابطیان

کتاب جمع و جوری است. میشود یک روزه کارش را تمام کرد.
این کتاب به درد هدیه دادن میخورد.
هدیه به، کتاب نخوان ها!
جستارهای دو صفحه ای و با زبان ساده و عکسهای مربوط به سفر، که هر کتاب نخوانی را وسوسه می‌کند بخواند. امتحان کردم جواب داد. کتاب نخوانی را بعد از سالها، کتاب بدست دیدم. و این آشتی دادن مبارک است و مقدمه اتفاقات مثبت.
و
هدیه به، اهل سفر.
اینکه از هر سفرت، شده حتی یک، بله یک بُرش یا یک تصویر از خاطره ای از سفر را به صورت نوشتار برای خود بایگانی کنی.
اینگونه بعد از دهها سفر، کتابی برای خود خواهی داشت.
 و در پاسخ چطور بود؟ نخواهی گفت خوش گذشت، حرفی برای گفتن خواهی داشت.
و نتیجه ای  برای خودم
که تا میتوانم، لحظات سفرم را مکتوب کنم و اگر با تصویر باشد، چه بهتر. این‌گونه سفرها  چون گنجینه‌ای خواهد شد.


چند روز قبل گفتگویی و جلسه ای پیرامون قاچاق کودکان افغان با دو عزیز داشتم و دقیقاً  خاطره ای از یکی از این سفرها و تلفن شخصی از دل سفر، اجازه داد، گفتگو بی نتیجه تمام نشود.
و در حین همین گفتگو چند سوال برای خودم دوباره شکل گرفت و این یعنی معناهای زندگی در سوالات کوتاه مدت و این یعنی با من حرف بزن ( شعار بهداشت جهانی برای جلوگیری از افسردگی) و این بهانه دورهمی و کافه نشینی و...
@parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 184 تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 ساعت: 11:49