پرسالی

ساخت وبلاگ

با خودم برای چشم انداز زندگی ام، گذاشته بودم اگر به روزگار پُرسالی رسیدم، زمانی که دیدیم توانایی ام تحلیل رفته و قدرت اداره خود را ندارم و هم‌چنان بصورت تنها زیست میکنم، بروم و در مراکز حمایتی سالمندی سکنا گزینم.
اما کرونا آمد و این ایده را دچار نوسان کرد.

نیاز به بازبینی دارم
اما موضوع و بخصوص سخنی که از مادر بزرگم شنیدم( پست های پیشین) مرا به فکر فرو انداخت:
 اینکه چرا منِ ایرانی به طور سیستماتیک هنگامی که به دوران پُرسالی توامان با کم توانی مدیریت امور خود، می‌رسم، ذهنش به سمت زندگی کردن در سرای سالمندان نمیرود؟
 شاید در مواجهه با این بند از نوشته ام تعجب کنید؟
چرا فردی انتظار سیستماتیک چنین بحثی را باید بکشد؟

 بگذارید سیری در تاریخ صد ساله این کشور بکنیم:
 صد سال پیش این انتظار که کودک در هفت سالگی به مدرسه برود همین قدر  نزد خانواده ای ایرانی عجیب بود.
 چند دهه گذشته تا به یک روال سیستماتیک افتاد.
تا سه دهه قبل بسیار عجیب بود کودکی، چندین سال از کودکی خود را در مهد کودک بگذراند. و به مرور زمان نیز این روند به حالت سیستماتیک در آمده است‌.
حال اگر این سیر تاریخی را بنگریم میبینم روند نهاد سازی ها میتواند گسترش بیشتری بیابید و بصورت رفتاری طبیعی تلقی شود.
 یکی از مهم‌ترین عوامل آن، عامل اقتصادی یا نیروی کار است.
هر چه زنان، در امر اقتصادی به عنوان نیروی کار درگیر شوند، هر چه نیروی کار مهم تر شود، بعد از این، باورِ امر شخصی، فردی، یا حریم فردی، مهم میشود و  به طبع آن سبک های زندگی با آن نیز ساخته  و تقویت میشود.

 با توجه به این سیر تاریخی و سبک زندگی که نیروی کار، و باور سبک زندگی ایجاد میکند، دور از انتظار نخواهد بود که حضور در خانه سالمندان، همچون، مهد کودک، مدرسه امری اتوماتیک و طبیعی تلقی شود، و فرد پُر‌سالِ ناتوان از مدیریت خود، اولین مواجهه و انتخاب طبیعی اش، حضور در سرای سالمندان باشد.

پس میشود آن را در چند جنبه دید:
 یک: از بعد اقتصادی به فکر تأسیس چنین مراکزی بود
دوم: از بعد فردی، من بتوانم در خودم این باور را به وجود آورم که برای احترام به سبک زندگی عزیزانم، ساکن شدن در چنین سراهایی، اولین انتخاب من و تصمیم من باشد.
همچون دوران مهد کودک، دوران مدرسه، دوران سرای سالمندی نیز برای خود در نظر بگیرم.


پی نوشت:
تاکید مجدد دارم که حضور در این سراها را در زمان پُرسالیِ کم توان شده در مدیریت امور شخصی می‌دانم.

کلمه پُرسالیِ را نسبت به کلمه کهن‌سال و مسن بیشتر می‌پسندم.

@parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 217 تاريخ : يکشنبه 31 فروردين 1399 ساعت: 7:32