حجم عظیم تلفن ها

ساخت وبلاگ

بعد از اس ام اسِ ملی که برای همه ایرانیان رفت v. Behdasht زد
خط ۱۲۳ ما منفجر شد.
هزاران تماس داریم. از کیفیت ماجرا مجبوریم بکاهیم و کمیت را دریابیم.
صدها و صدها تلفن اختلافات زن و شوهری.
واقعاً بعد از این همه حجم از تماس ها به بعد از کرونا و زلزله های قضایی که خانواده های ایرانی دچارش خواهند شد می اندیشم. این بدبینی مبتبی بر صدها تلفنیست که شنیدم و هزاران تلفن مشابهی که همکارانم پاسخ دادند.
ویروسی همچون کرونا از جنس اجتماعی و نه پزشکی، خانواده های فرتوت ، خانواده‌ها دچار بیماری های ضمینه ای، خانواده‌ها بی توجه به قرنطینه ( حریم های شخصی) را ویران خواهد کرد.  درست یک روز پس از پایان کرونا،  کرونای اجتماعی که نُمود خود را در خانواده و متلاشی شدن خانواده های ضعیف نشان خواهد داد، سر برخواهد آورد.
 این حجم از تماس برایم بی سابقه بود  و اول بار در زندگیم با چنین سیلی روبرو میشدم که نه از جنس آب که از جنس اختلافات خانوادگی بود.
 هر چه بگویم عظمت این سیل چیست، باور کردنی نیست.
 در زمان کرونا، همان گونه که احتمالاً هر خانواده یک قوم و خویش و آشنای دور و نزدیکی را  از دست داده است، پس از کرونا چنین اتفاقی را در خانواده ها خواهیم دید، طلاق یا طلاق هایی در خویش و فامیل و آشنا.


@parrchenan

زنگ زد .  زنی بود که از دست همسرش عاصی شده بود و پیامک وزارت بهداشت را دیده و با ما زنگ تماس گرفت. به ۱۴۸۰ ارجاعش دادم، گفت زنگ زدم و بعد از شنیدن حرفهایم، گفت میتوانم ابراز تأسف کنم.
من وقتی در مواجهه با عملی قرار گیرم، مسیولتم را میپذیرم، به ۱۴۸۰ ارجاع داده بودم و او نتیجه این ارجاع را بر من نمایان می‌کرد.
بی قرار و گریان بود و  تاکید بر جدایی داشت.
با توجه به هیجان شدیدی که داشت، بی خیال کمیت و عدد تلفن های منتظر پاسخگویی شدم و با او مفصل صحبت کردم.
 
 در پایان گفتگویان یک داستان قصه داستان خوب دستم آمده بود و که زاییده این گفتگو بود.
او همسر خودش را پپه معرفی کرد که ساده است و از مدیریت خانواده ناتوان.
با مثال _ سئوال کلاس درسی که همه شاگردان رفوزه شوند، آیا همه گناه، گردن بچه های شاید خِنگ  و تنبل کلاس است یا درصدی از گناه نیز گردن معلم هم می افتد؟
 او را به خودش، توجه دادم و در پایان این قصه داستانی را گفتم:
با توجه به امکانات مدیا و مشاوره ای دور و برت، 
خود را توانمند میتوانی کنی که این کشتی سوراخ در حال غرق را تعمیر کنی، و پس از همه تلاش ها اگر تعمیر نشد، توانمند از کشتی بیرون روی، نه همچون یک غریق نجات یافته ای که در آب دست و پا می‌زند تا کشتی نجات سر رست.
در کشتی دوم هم، اگر توانمند نباشی، با مشکلات زیادی روبرو خواهی بود.

تاثیر خودم را با توجه به بازخوردهای او، مثبت ارزیابی میکنم
 
  این قصه داستان را  با استفاده از  رمان هیچ دوستی بجز کوهستان نوشته بوچانی و تلفیق آن با فیلم ناهید، پروراندم.


@parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 213 تاريخ : يکشنبه 31 فروردين 1399 ساعت: 7:32