اولین روز کاری پس از سفر

ساخت وبلاگ

پرچنان:
بعد از بیست روز و هزار کیلومتر سفر، اولین روز کاریم شروع شده، به بازدید از منزل، پرونده اول اقدام میکنیم. مردی قوی هیکل، از خانه بیرون میآید و با صدای بلند و عربده ، فریاد میزند،تا مماس شدن و درگیری فیزیکی جلو میرود ، به کمک اهالی محل، از بحران خارج میشویم، در ماشین گشت می نشینم و فکر میکنم، این موقع هنگام رکابیدن، داشتم به صدای چلچله ها و چکاوک ها گوش میدادم، به صدای آرام⁦، لغزیدن چرخ بر آسفالت، و در نهایت سکون خود بودم، و اکنون در عصبیت و فریاد و فریادِ خشم مردمش هستم.
سهیل به شهر با مردمان عصبیت زده اش، به ناهنجاری، به بی تعادلی، خوش آمدی، دلم نمی آید واژه باصفای خوش گلیبسوز، که این چند وقته آن را شنیدم، خرج این شهر پر از خشم کنم، خوش گلیبسوز که از آقا رضا در روستای نزذیک به میاندوآب سفر سال پیش آغاز شد و لحظه لحظه اش در خاطرم نشست.
*
به بیمارستان میرویم تا گوش کودک را که آسیبی جدی دیده، چک کنیم، پدر کودک ، مسامحه گری و غفلت ورزی، به معنای واقعی کلمه است. حاضر است قطر عضلاتش، حجم عضلاتش پهن و پهن تر شود اما کودک در خیابان رها باشد و بماند.
*
برای اول بار بود که میرفتم بازدید از منزلی و پدر کودک، چهار فرزند داشت که هر کدام یک گوشه ایران توسط فردی دگر بزرگ شده بودند و میشدند و پدر کودک برای دادن اسامیشان به ما ، مجبور بود کلی فکر کند تا اسامی را بخاطر بیاورد.
مردمانی در این سرزمین زندگی میکنند ، سخت عجیب.
@parrchenan

+ نوشته شده در  یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت   توسط سهیل  | 
پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 169 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:02