شبی که ماه کامل شد

ساخت وبلاگ

شبی که ماه کامل شد

گزارش برنامه کوهپیمایی در آخرین ابر ماه امسال

با سخنی از شمس تبریزی جستارم را شروع میکنم( اگر توانستید با صدای بلند بخوانید، برای من فهم متن های قدیم با این خوانش، بهتر صورت می‌پذیرد):

آخر سنگ پرست را بد میگویی که روی سوی سنگی با دیوار نقشین کرده است. آخر کعبه در میان عالم است. چون اهل حلقه ی عالم جمله رو به او کنند و این کعبه را از میان برداری، سجده سوی دل باشد. سجده ی آن بر دل این و سجده ی این بر دل آن. و بدان خدای که خداوند آن خانه است، و خداوند این که تا آن* خانه را بنا کرده اند در آن خانه در نیامده و از آنروز که این** خانه را بنا کرده اند از این خانه خالی نشده

* مراد کعبه است

**مراد دل آدمی است

اجازه دهید فهم و درک خود را از این سخن بیان کنم. این که مردم مسلمان از این جهت به یک قبله نماز میگذارند که دل مسلمانی دیگر آن سوی مقابل را تکریم کنند. چرا که کعبه از خدا خالیست اما دل آدمی که بر آن سجده کرده اند پر از خداست و از آن خالی نمیشود.

باری

گویی سخن شمس تبریزی آن است که کعبه نماد و نشانه ای برای با هم بودن و همدلی است. ستایشگری دل ها. نمیدانم شما هم این نکته تقویم جهانی برایتان برجسته شده است یا نه؟

اینکه برای هر قشر و طبقه و سلیقه ای یک روز جهانی است. از روزهای جهانی معروف مانند روز جهانی کارگر و روز زن بگیر تا روز جهانی گربه و گیاه خواران و کباب دوستان و غیره.

بر این گمانم که هدف اول این روزها، کسب و تکثیر آگاهی هر چه بیشتر مردم پیرامون آن موضوع است. اما هدف دوم، یک اتفاق و جمعیت پیرامون یک چیز مشترک برای هم نوایی دوستداران یک موضوع مشخص است. اینکه مثلا: من گربه دارم، اِ تو هم گربه داری و این اِ گویی امکان همدلی و هم زبانی و جماعت شدن را برای آدمی افزون تر میکند و بهانه ای میشود برای دوستی و هم دلی و هم نشینی.

از این رو میشود ابر ماه، بارش شهابی ، طولانی ترین شب سال، طولانی ترین روز سال، کسوف،خسوف و غیره را جدی گرفت و از آن جهت جماعت بودن بهره برد چرا که به قول شمس، در جمعیت دل آدمی را گویی سجده برده ای. و اتفاقا از این جهت میتوان سخن شمس را از نگاه لائیک نیز بررسی کرد که نماد و نشانه ها و روزهای خاص را از جهت بودن های انسانی بهره ببریم.

و ما شب های ماه کامل را تلاش داریم به کوهستان زده و با ماه سر کنیم و به بهانه آن با دوست و دوستان دیدار تازه کرده و خرق عادت. و شب را با نقره فام ماه تجربه کنیم.

در ماه کامل برنامه آخرین، دمی به سایه دادیم و از او خواندیم و اینگونه یادش را بر خود گرامی داشتیم. و کیست که ندادند در زیر نور ماه کامل سایه آدمی بلند است.

پی نوشت:

سایه مرد تحلیل ها بسیار بود اما نکته نغزی را از پیمان خواندم اینکه از اول سال، ندوشن، براهنی و سایه، هر سه قله های مرتفع ادبی ایران مردند اما در کجا؟ خارج از ایران!!

و این نشانی است برای آنان که در می یابند آنچه را که یافتنی است.

جستار پیمان خواندنی است و مرا با مفهوم دایاسپورا آشنا کرد

https://t.me/parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 117 تاريخ : شنبه 22 مرداد 1401 ساعت: 13:32