خودت باش

ساخت وبلاگ
 

 

 

 شب شده و یکی از بچه ها ترخیصی آمده باهات صحبت کنه.

 زیر درخت توت نشستید  و صحبت می کنید.( یاد درخت سیب معرف  نوفلوشاتو پاریس می افتم هر وقت که می نشینم)

گرم صحبتیم که یکی دیگه از بچه های ترخیصی با دوچرخه ای میاد جلو می ایسته.

 این دوچرخه نوجوانی ات بود. که چند صباح پیش به یکی از بچه ها دادی و حالا دست این پسره.

 شده وسیله حمل و نقلش.

 دوستان دهه شصتی شاید یادشون  بیاد

 مارک کبری را.

 بری خودش زمانی سالاری بود.

همین که می بین هنوز داره می چرخه

 هنوز کارکرد داره و هنوز به جوانی انگیزه ای از زندگی، رکاب زدن و بشاشی میده خوشحال میشی.

 پسر ترخیصی میگه: آقا

 : بله حواسم نبود می گفتی...

 

***

تازگی ها دارم به اثر پروانه ای فکر می کنم.

 این که تو خوب باش و خوب زندگی کن

 اثر پروانه ای کار خودش را می کنه. لازم  نیست هی الگو باشی هی معلم باشی هی درس بدی هی نصیحت کنی.

 تو خودت باش

 و خودت

 خوب باش.

 حداقل کار و گاهی حداکثر کاره

 

از دوازده شب تا سحر

 با بچه هایی که دوست دارند شب زنده دار باشند و به روزه حس خوبی دارند بیدار می مانم.

فقط یک شرط دارد

 سکوت داشته باشیم

 به کار هم زیاد کاری نداشته باشیم

 

 

من می نویسم و گاهی می خوانم

 پسرک ها دو تا شون می خوانند و یکیشون هم با

 مداد رنگی که بهش دادم  نقاشی می کشد.

 سه ساعت نقاشی می کشد و از من گاهی سوال می کند در باره خیالش و اینکه نقاشیش را معمولا از کوه هایی که رفته ایم انتخاب می کند و در نهایت یک چیز ساده اما قشنگ از آن در می آید.

 و در نهایت هدیه کرد به من.

 

 جالبه این شب ها بچه های بیدار

 با مفهوم جدیدی آشنا میشوند.

 معنای شب، معنای سکوت، معنای در خود بودن، حتی با نقاشی

 حتی با نوشتن خلاصه کتاب.

اول نقاشی کشیدن را مسخره می کرد، اما وقتی  نقاشی هایم را دید مصمم شد نقاشی بکشد.

 

و به اثر پروانه فکر می کنم.

 که چه شد من شبهای رمضان را تا سحر در شیفت بیدار می مانم و چه شد که بچه ها با این مفاهیم آشنا شدند.

 توکیلومترها فاصله داشته باش ، خوب باشی اثرت را خواهی گذاشت.

تو خوب باش ،تو خوش باش، تو ارزشمند باش، و تو خلاق باش

 زندگی عقلانی و معنوی که ملکیان از آن دم می زند به زندگی تو هم سرک می کشد.

تو خوب باش.

***

بچه های ترخیصی بهم گاها سر میزنند.

 یکیشان آمده بود.

 آقا فکر می کنی چقدر لاغر شدم؟

ده کیلو

 :نوچ شانزده کیلو لاغر شدم.

دو روز روزه نتونستم بگیرم. معدم ترش کرده بود زنگ زدم با دکتر صحبت کردم ، راهکار داد درست شدم.

دم دکتر مهر افزا گرم که هنوز بچه هام رو تحت درمان داره.

 

 

 و با خودم فکر می کنم، چه شد این پسر روزه داری را برگزیده؟

 

 یاد شبهای رمضان جام جهانی می افتم( سه ، چهار سال پیش)

 تا صبح با پسرک تخته نرد بازی می کردم و فوتبال می دیدیم و بعدش سحری و روزه.

 ( پنچ سال با این پسر بزرگ شدم)

 

 

 و این شد که معنویت در زندگیش رسوخ کرد و نسبت به خیلی دیگر از بچه های دیگر این پسر اخلاقی تر است.

 همین

 

 

 شاید هیچ زاهد و فقیه ی فکر نکند با تخته نرد هم بشه معنویت  در  دل کسی بنشیند.

 معنویت و عقلانیت در زندگیش افزون باد

***

 امسال نزدیک های سحر رادیو را با گوشی می گذارم و مناجات سحر پخش می شود و بچه ها حس خوبی دارند.

 آقا اسم این دعا چیه:

 دعای سحر

: خوبه  صداش

: آره دعا و صدای خوبیه

 

سال پیش با صدای هایده بودیم تا سحر

 بستگی به تِم بچه ها داره

 زمانی تخت نرد

 زمانی هایده

 و اکنون اینگونه و تازه بعد از آن مسجد و نماز جماعت صبحگاهی.

 

 و من تنها با جهت بچه ها بادبان برافراشته می کنم و می گذارم باد ببرد  ما را

 به هر کجا که باشد

 باد صبحگاهی

 باد صادق شمال.

 

***

 

نه آب روان، زماهیان سیر شود

 نه ماهی ازان آبِ روان سیر شود

 نه جان و جهان زِعاشقان تَنگ شود

 نه عشق ازان جان و جهان سیر شود

مولوی

 

پروانه ، ماهی ، ... ؟؟؟

 

 ممنون از دوستانی که در پست قبل کامنت گذاشتند  و نگذاشتند دلتنگی ام به محبتشان افزون تر شود

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : خودت باش,خودت باش نقش بازی نکن,خودت باش واقعی,خودت باش همین,خودت باش کسی هم,خودت باش همانگونه که مینمایی,خودت باش شعر,خودت باش هما,خودت باش مهدیار آقاجانی,خودت باش به اعتبار, نویسنده : iparchenane بازدید : 242 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 21:27