انتظار

ساخت وبلاگ

پوزش از تاخیر به روز کردن پرچنان.
بازار لوازم التحریر این روزها شلوغ است و فرصت اندکی برایم می ماند.

در یکی از خیابان های بالاشهر، پیاده درحال حرکت هستم که میبینم در لاین مخالف ماشین ها توقف کرده اند و ترافیک ایجاد شده است. چون پیاده هستم آرام آرام به نزدیک محل ترافیک میرسم و میبینم یک گونی ، از همان گونی های بزرگی که زباله گردها بر دوششاش می اندازند وسط خیابان افتاده است و ماشین های عبوری ترجیح می‌دهند به لاین مخالف آمده و آن را دور بزنند.

گیومه:
« راننده ای تعریف میکرد مجبور به توقف بوده و منتظر همسرش تا برود و بیایید، این توقف در کنار سطل زباله های آهنی بوده است. در طول یک ساعت پارک ماشین بیش از بیست زباله گرد به آن مخزن زباله نظری انداخته و آن را بررسی کردند.»

وقتی که این موقعیت را دیدم راهم را کج کرده و رفتم آن گونی را برداشته به گوشه خیابان انداختم و در نتیجه ترافیک روان شد و حالت عادی خود را پیدا کرد.

اما
پرسش های در درونم شعله کشیدن:
هیچ کدام از راننده ها این کاری که به این سادگی بود انجام ندادند؟
و در درون من:
گویی منتظر تشکری از جانب راننده ها بودم، نور بالایی، دست تکان دادنی، بوقکی، اما هیچ.
چرا این انتظار در من ایجاد شده است؟

معمولاً در دوچرخه سواری شهری تلاش بسیار دارم رانندگانی که « مراعاتِ» من دوچرخه سوار را کرده و راه داده اند، یا هنگامی که در پشت دوچرخه افتاده اند و ناچارند با سرعت آرام من کنار بیایند بوقی نزده اند یا با فاصله ایمن از من عبور کرده اند، سپاسگزاری کرده باشمشان.

این که نتیجه‌ی رفتار شایسته را با دست به بالا آوردن یا بر سینه قرار دادن به نشانه سپاس داده باشم.

این حرکت ها که بر شُمردم و نشانه ای از سپاسگزاری است چه کنش و واکنشی در انسان می‌گذارد؟
مراعات کردن، واژه ایست پیچیده تر از آنچه گمان داریم‌.
مراعات در کدام فضیلت انسانی می‌تواند گنجانده شود اگر فضیلت تلقی شود؟

https://t.me/parrchenan

پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 45 تاريخ : شنبه 1 مهر 1402 ساعت: 15:29