پرچنان:
خسته از کار و جا به جایی اجناس خریداری شده به خانه مامانم سری میزنم.
مشغول تماشای مراسم ختم پروانه معصومی بود که از صدا و سیما پخش میشد.
معمولاً تلاش دارم گفتگو های سیاسی با ایشان نداشته باشم. مامان به کلام آمد که مراسم این بازیگر بود، دقایقی بعد از عکس هایی توضیح دادم که نشان از خالی بودن تشییع جنازه او حکایت داشت و مقایسه ای بین مراسمات این چنینی دیگر هنرمندان و انبوه افرادی که در آن شرکت میکنند، کردم.
پاسخ مادرم اما جالب بود از جنس عمق سنت بود. مامان پاسخ داد: ممکن است هزاران آدم برای تشیع بیایند اما اگر فاتحهای نفرستند چه فایده؟ ولی برای این بازیگر در مراسم ختمش خیلی فاتحه فرستاده شد و ثواب آن را برد.
اجازه دهید به متن یک آنتراک دهم و سپس مقصود خود را در بند دوم جستار بیان کنم:
اگر میان سهیقامتان کمان باشی
به باشگاه قویهیکلان نَوان باشی
به بزم غنچهلبانی که رشکِ حورانند
به عرض و طولِ فلک صاحبِ دهان باشی
همیشه تحتِ هجوم و تجاوزِ دشمن
و در نتیجه گرفتارِ زایمان باشی
در امتدادِ اتوبانِ شیخ فضل الله
میانِ آنهمه خودرو دوچرخهران باشی
وگر پی اتوبوسی که میرود تجریش
ز شوش تا سرِ پاستور دوان دوان باشی
به شعرِ حافظِ قدسیکلامِ فرمشناس
ردیف و قافیۀ حشو و شایگان باشی
به ترکیه وسطِ کودتاچیانِ عبوس
ز فرط بیخبری سمتِ اردوغان باشی
میان قوم نصارا، ز سهو، بیهنگام
به صوتِ انکر، گویندۀ اذان باشی
به یک جزیرۀ متروک بینِ پیرهزنان
یگانهمردِ نکوچهرۀ جوان باشی
کنارِ ارتشیانِ رژیمِ غاصب نیز
شریکِ قتلِ دو صد طفلِ بیزبان باشی
به است از آن که نگیرد کسی ترا گردن
به است از آن که به مترو حجاببان باشی
رضا موسوی طبریطبری
با گوشه چشمی به این آنتراک جستار را ادامه میدهم. بسیاری از مردم بر این گمانند که هر کس که رفتارهایی از جنس حجاب بانی، یا امر به معروف و یا شرکت در راهپیمایی ها و از این قبیل انجام میدهند به دنبال نفع مادی هست و از بهر نمدی برای کلاه خود این میکنند و صد البته که شواهد بسیار که ممکن است تک تک ما از آن شواهد و مشاهداتی داشته باشیم. اما این همه ماجرا نیست و اگر تنها بر این دلیل پافشاری کنیم نشان از عدم و فهم ما از سنت هزار ساله دارد. ما در سنت چیزی به نام ثواب داریم که بهره آن در دنیایی دیگر بر مومن میرسد.
به گمانم مهمترین ستون سنت در مفهوم ثواب خلاصه میشود. بیش از این پیرامون این موضوع سخن به درازا نمیکشم که هر کدام ما از آن سخنها داریم اما جنس پایان بندی که بر این جستار فرض میکنم را متفاوت مینگارم.
این که اگر بدین باور ثوابی هستیم و داد و دهش یا خیراتی، بدانیم و آگاه باشیم در کدام زمین فکری ایده، مشغول بازی هستیم و پیشنهاد دارم اگر به دنبال دنیای بهتر هستیم، از این پندار فاصله گرفته و داد و دهش و خیراتمان را به این پندار ثوابی گره نزنیم و به قول علی ابن ابی طالب رفتاری تاجر مسلک و کاسبکارانه نداشته باشیم و آن اعمال را به نیت خود عمل و پیامدهای مثبت آن، انجام دهیم. مثلا گرسنه ای سیر کردن فارغ از پندار ثوابی آن.
اینگونه برای خود آن باور و ایده نیز به گمانم بار مثبت خواهد داشت.
در واقع پندار و ایده هایی از جنس ثواب و آن دنیای، امکان آمار و قیاس را از انسان میگیرد و مثلا میتوان شهرداری باشد که اندازه هزاران و میلیون ها بال مگس برای امام سوم گریه کرده و ثواب برده اما با این هوای ناشریف و کثیف مشکلی نداشته باشد. هر کدام ما میتوانیم صدها مثال ردیف کنیم. این پندارهای ما در لایه های پنهانمان هستند که ایده و باوری را پر قدرت حفظ میکند و حتی آن را آبیاری و تقویت میکند هر چند در ظاهر و لایه رو با آن پندار ناسازگار باشیم.
https://t.me/parrchenan
گاهی از دوستان به ما هدیه ای میرسد
جلد دوم کتاب ریگو و رزا از طرف مترجم کتاب خانم مقدسی به دستم رسید.
جلد اول کتاب را وقتی خواندم که مجرد بودم و تنها، شاید تنهایی که کتاب تلاش داشت نشان دهد و رسیدن به پروای دیگری را فهم کنم را اینک در جلد دوم با فهمی متفاوت در یابم.
آن زمانها با کودکان بیشتر حشر و نشر داشتم و با اجازه مترجم آن را به صورت صوتی خواندم.
از طرف یکی از خوانندگان نیز کتابهای تألیفی شأن بدستم رسید که به مرور خواهم خواند. قبل تر ها فرصت بیشترین برای مطالعه داشتم و اکنون بسیار بسیار کم
آن زمانها که کارمند بودم تقریبا هفته ای یک کتاب میخواندم و اکنون شاید ماهی یک کتاب.
با تشکر از خواننده پر بار و کنشگر در کامنت دانی پرچنان ، خانم نسرین مولا
پرچنان...برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 37