امروز اتفاق بسیار بسیار عجیبی برایم افتاد.
مامان منزل نبود و سروچمان دیشب، شام بیشتری درست کرد تا امروز نهار داشته باشم.
انبار ما نزدیک منزل مادرم است و معمولاً نهار در حضور او هستم.
امروز وقتی که قیمه سروچمانپز را در خانه مامان میخوردم متوجه شدم که و طعم این خوراک، با دیشب فرق کرده است. این فرق از روی تازگی و غیر آن نبود. از جنس دیگری بود اینکه هشتاد درصد مزه و طعم غذا با امضای سروچمانم بود و بیست درصد طعم غذای مادرم را میداد در حالیکه مادرم در این خوراک هیچ نقشی نداشت. این عجیب میزد.
من مشام قوی ای دارم و بسیاری از خاطره ها و پنداره ها و حتی گاهی اوقات، بوی آدم ها را از این طریق در جوف حافظه بایگانی میکنم
حال امروز خوراکی خوردم که مزه هشتاد بیست داشت. چرا؟
به گمانم و حدس اولیه ام آن است که من به آن مکان ( منزل مادرم) شرطی شده طعم و مزه غذاهای او هستم و همین که غذای دیگری را هم بخواهم در آن مکان بخورم، آن شرطی شدگی خود را بر متن( خوراک) تحمیل میکند.
اگر زمانی کافی داشتم دوست داشتم پیرامون این موضوع در موتور جستجوی گوگل سرچی میزدم و اگر پژوهش یا یافته یا داستان های این چنین که آدمیانی اگر داشتهاند را میخواندم.
اگر این موضوع جنبه علمی داشته باشد چه بسا میتواند در انتخاب های آدمی اثرات بسیار زیادی داشته باشد
و از جنبه های علمی و فلسفی به آن میشود نگریست.
https://t.me/parrchenan
پرچنان...برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 28